اغلب از من سؤال می کنند که کوچینگ سازمانی چیست و آیا این همان مربیگری شغلی است؟
کوچینگ سازمانی با تمرکز روی پویایی های انسانی با هدف همکاری مشترک برای افزایش بهره وری و ایجاد نیروی کار شادتر، به توسعه مشاغل از طریق افراد خود کمک می کند.
به عنوان یک رشته، مربیگری سازمانی به طور مداوم در حال پیشرفت است. به عنوان مثال، شرکت ها به طور فزاینده ای از فناوری، در ترکیب با عناصر انسانی، در سازمان های در حال رشد استفاده می کنند.
کوچینگ سازمانی با هدف تقویت تحول مثبت و سیستمی در سازمان ها انجام می شود. این غالبا برای کمک به سازمان ها در دستیابی به اهداف استراتژیک، تقویت توانایی رهبری و ایجاد تغییر فرهنگ استفاده می شود. نیاز های سازمانی گسترده تری در جلو و مرکز قرار می گیرد و مربیگری برای تغییر مقیاس در سراسر شرکت استفاده می شود. در حالی که همپوشانی وجود دارد، این تمرکز گسترده تر برخلاف مربیگری اجرایی یا رهبری است که نیاز های توسعه فردی را هدف قرار می دهد و به طور معمول شامل تعامل های مستقل است.
 
مجموعه آموزش های رایگان و کاربردی در سایت دکتر علیرضا فیروزی که زندگی شخصی و حرفه ای شما را متحول میکند : 
آموزش مدیریت و رهبری کسب و کار 
آموزش روش های مذاکره کردن و برقراری ارتباط موثر 
آموزش کوچینگ فردی و بیزینس کوچینگ 
 

کوچینگ سازمانی چیست؟

در شرایط اقتصادی پیچیده ی زمان حال به دست آوردن موفقیت در کسب و کار بسیار دشوار است. در این راه خیلی از سازمان ها و یا شرکت ها تا مرز ورشکستگی نیز رفته اند و حتی گاهی مجبور به تعدیل نیرو برای حفظ سازمان خود شده اند. در چنین شرایطی استفاده از  تجربیات و نظرات یک کوچ سازمانی می تواند کسب و کار شما را نجات دهد و به یک وضعیت ثابت برساند. استفاده از کوچینگ سازمانی باعث افزایش سود دهی و ایجاد رضایت و موفقیت برای کارکنان و مدیران آن سازمان می شود.
به طور مثال، اگر مربیگری فردی یا زندگی مربوط به مسائل شخصی و خصوصی باشد و مربیگری خانواده به موضوعان جمعی ارائه شده توسط همه اعضای یک خانواده بپردازد، مربیگری سازمانی می تواند به مسائل مربوط به یک خانواده بزرگ تر، و یا ساکنان یک ساختمان آپارتمانی، و یا یک جامعه بزرگ تر بپردازد.
کوچینگ سازمانی مربوط به یک سطح خاص از پیچیدگی است، یک سیستم رسمی بزرگ متشکل از  زیر سیستم های ساختاری، که هر یک به نوبه خود از افرادی تشکیل شده است. هنگامی که سازمان ها به عنوان تیمی تعریف می شوند، مشتری بالقوه مربیگری سازمانی هستند.
در نتیجه، یک مربیگری سازمانی می تواند زمانی اتفاق بیفتد که همه این کارمندان در یک محیط مناسب متحد شوند تا کار جمعی را با محوریت اهداف جمعی یا جاه طلبی خود به عنوان یک سیستم انجام دهند.
مربیگری سازمانی یک سیستم رسمی بسیار بزرگ متشکل از زیر سیستم های منسجم را در اطراف اهداف عملیاتی قابل اندازه گیری متحد می کند. این موضوع به طور کلی در موضوعاتی متمرکز است که به طور جمعی تکامل سازمان را این گونه تعریف می کند: روبرو شدن با یک وضعیت خاص بحران، انجام یک تحول اساسی، تغییر ساختار کل سیستم، دستیابی به نتایج خارق العاده، طراحی و اجرای فرایند های عملیاتی جدید، روبرو شدن با یک چالش استثنایی و غیره.

زمینه کوچینگ ( مربیگری ) سازمانی

برای دستیابی به این نوع هدف، مربیگری سازمانی یک فرایند اساسی است که در حال ظهور است. این بدان معناست که فرایند از پیش تعیین نشده است، اما با شروع کار و با پیشرفت گروه به منظور دستیابی به اهداف خود طراحی می شود. به طور خاص، این بدان معنی است که کوچینگ سازمانی  در طی دو روز، هیچ برنامه یا دستور کار از پیش تعریف شده ای ندارد. در نتیجه، هر رویداد مربیگری سازمانی، معمولا چه از نظر فرآیند و چه از نظر نتیجه قابل اندازه گیری، نتایج خارق العاده و غیر منتظره ای را به وجود می آورد.  اینها متخصص هر فرآیند کوچینگ سازمانی و سازمان مربوطه است.
اینگونه است که یک فرآیند سازمان فضایی را برای مشتری جمعی ایجاد می کند تا انرژی، کشف پتانسیل ها، طراحی فرایندها، طرح سؤلات مناسب، یافتن راه حل های صحیح، تدوین برنامه های عملی را ایجاد کند. در واقع، برای دستیابی به موارد فوق، یک فرآیند کوچینگ سازمانی با کوچینگ فردی یکسان است، به جز این که در کوچینگ فردی شخص هنگام پخش سمفونی شاهد آن است، ولی در کوچینگ سازمانی این کار مربوط به ارکستر یک گروه بسیار بزرگ است.
برای مؤثر بودن، یک رویداد مربیگری سازمانی موفق در نهایت بر تصور و اجرای برنامه های تفصیلی عمل کامل با اهداف قابل انداره گیری و اقدامات بعدی برای اطمینان از موفقیت متمرکز می شود. اینها به ترجمه دیدگاه های جمعی جدید در تصمیم گیری های عملی و نتایج به موقع کمک می کنند. در نتیجه، کوچینگ سازمانی یک فرآیند قاطع عملیاتی است.
اگر کوچینگ فردی روی نتایج فردی متمرکز باشد و اگر مربیگری تیم بر پیشرفت تیم متمرکز باشد، کوچینگ سازمانی نیز روی چالش های سازمانی متمرکز است.

کوچ سازمانی در مقابل کوچ تجارت

کوچینگ سازمانی چیست و چه مزایایی دارد ؟- کوچ سازمانی
یک کوچ مشاغل به طور کلی تجارت را از منظر مالی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و بر سلامت مالی سازمان متمرکز خواهد شد. یک کوچ سازمانی تحولات مالی را در نظر خواهد گرفت، اما تمرکز اصلی بر سلامت کلی مشاغل از طریق دیدگاه مردم است.
مربیگری سازمانی با تعریف فرهنگ و هدف مشاغل به سمت پایداری تلاش می کند، سپس راهنمایی هایی را برای توسعه و هدایت مشاغل در جهت درست ارائه می دهد. من اغلب از آب به عنوان یک قیاس برای مربیگری سازمانی استفاده می کنم. هنگامی که آب به خوبی جریان می یابد، پاک است و می توانید به راحتی موانع را مشاهده کنید و آنها را از سر راه خود بردارید. وقتی آب متلاطم یا کثیف است، دیدن آن دشوار است و شما نمی توانید موانع را ببینید.
همین امر در مورد افراد و سازمان ها نیز صدق می کند برای دیدن فرصت ها و موانع پیش روی خود، شما نیاز به یک نمایش واضح از جریانات درون شغل خود دارید.
یک کوچ سازمانی در طیف وسیعی از مناطق درگیر است، از جمله:

  • انجام تجزیه و تحلیل نیاز ها برای شناسایی مناطق بهبود
  • شناسایی شاخص های کلیدی عملکرد شغلی
  • توسعه فرهنگ و هدف تجارت
  • آوردن افراد مناسب و با آموزش، مهارت ها و شخصیت های مناسب
  • مدیریت عملکرد در کنار توسعه و مربیگری تیم

مزایای کوچینگ سازمانی

زندگی در عصری که فناوری به سرعت پیشرفت می کند و سازمان ها باید از سرعت آنها پیشگیری کنند، برای ایجاد فشار کار آسان است و کارمندان می توانند کار خود را ترک کنند و نتیجه کار خود را تحت تاثیر قرار دهند.
سازمان ها در جهت افزایش توازن سود آوری مشاغل، مدیریت نیروی کار با عملکرد بالا و افزایش کارمندان، افزایش تعامل و حمایت از تعادل کاری و زندگی کارکنان تحت فشار بیشتری قرار دارند. حصول اطمینان از بهره وری با سرعت بالا و حتی در حد استاندارد بالا، گاهی اوقات به نظر می رسد که یک سفارش بلند مدت باشد.
برای پرداختن به نگرانی های زیادی که امروزه سازمان ها با آن روبرو هستند، بسیاری از سازمان ها از مربیگری به عنوان ابزاری مبتنی بر راه حل ها برای تأثیر گذاری بر فرهنگ و عملکرد سازمان خود استفاده می کنند. 86 درصد از شرکت هایی که از کوچینگ سازمانی استفاده کرده اند می گویند که سرمایه گذاری خود را پس داده اند. مزایای استفاده از کوچینگ سازمانی عبارت اند از:

* باز کردن استعداد و منابع بهره وری

ما اغلب متوجه می شویم که مربیگری هنگامی مورد استفاده قرار می گیرد که  افراد بین کارهایی که در ابتدا برای انجام آن کار آموزش دیده بود و الزاماتی که در نتیجه محیط کار بر آنها اعمال می شود، اختلاف وجود داشته باشد به مربیگری نیاز پیدا می کند. بسیاری از مدیران به دلیل تخصص فنی در کار ارتقاء می یابند که این فرض وجود دارد که این افراد به واسطه مهارت های فنی، توانایی رهبری را دارند یا کاملا نادیده گرفته می شود. بنابراین وقتی آنها به فضای مدیریت تغییر می یابند، برای مدیریت افراد و شخصیت های مختلف تلاش می کنند.
در حالی که تبلیغات به وضوح دلگرم کننده و انگیزه برای کارمند و تجارت است، ارائه نکردن پشتیبانی مناسب می تواند منجر به کاهش اشتغال، بهره وری ضعیف و گردش مالی بالایی شود که در نهایت می تواند تأثیر مخربی بر استمرار کسب و کار داشته باشد. کوچینگ سازمانی با باز کردن استعداد و منابع بهره وری، پتانسیل فرد را به حداکثر می رساند و عملکرد بالا را هدایت می کند.

* تقویت تغییرات رفتاری و فرهنگی

از آنجا که کوچینگ سازمانی بر چالش های حرفه ای و مهارت های شغلی متمرکز است، معمولا متوجه می شویم که مربیگری به مدیران و رهبران می تواند با ایجاد فرهنگ خلاقیت و حل مسئله و همچنین افزایش عملکرد سازمانی و فراهم آوردن بازده سرمایه گذاری، تغییرات رفتاری و فرهنگی در سازمان ها را به وجود آورد.

* نیروی کار قدرتمند

برای نتایج موفقیت آمیز از مربیگری، باید اعتماد و احترام متقابل هر دو طرف برقرار شود. کوچ سازمانی تمرین خود مربیگری را تشویق می کند. بنابراین یک مربی توانمند قادر به مدیریت چالش های خود در طول مربیگری و فراتر از آن است. داشتن یک فضای محرمانه و تأمل برانگیز با مربی ماهر و مجرب این امکان را به افراد می دهد تا رویکرد ها و تجربیات را به دست بیاورند، به نتیجه برسند و اهداف خود را تعیین کنند، که ما این را “ شریک تفکر استراتژیک “ می نامیم.
بنابراین تشویق مدیران برای تبدیل شدن به راه حل محور و ارتقاء تفکر استراتژیک و بکارگیری رویگرد مربیگری با تیم هایشان مهم است. چرا که کارمندان دوست دارند پیشرفت کنند و مدیرانشان برای آنها ارزش قائل شوند. در این راستا کوچینگ سازمانی مهارت هایی را به مدیران می آموزد که بتوانند کارمندان خود را حمایت کنند.

* حسن شغل و خودآگاهی

برخورداری از مدیران خط مشی که صاحب مهارت کسب و کار هستند و اهمیت خودآگاهی و هوش هیجانی را در محیط کار درک می کنند، می تواند استرس ناشی از کار را به میزان قابل توجهی کاهش دهد، که در نهایت بر بهره وری سازمان و سطح نهایی تأثیر می گذارد. علاوه بر این، توسعه مهارت های شغلی یک مدیر به آنها امکان ایجاد انگیزه در تیم های خود را می دهد که تأثیر مثبتی بر سازمان ها می گذارد و یک فرهنگ با عملکرد بالا را هدایت می کند و از اهداف سازمان حمایت می کند.

* افرایش سود دهی

آن دسته از سازمان هایی که از کوچینگ سازمانی در کسب و کار خود استفاده می کنند. کارمندانی شاد تر دارند و در نتیجه ی آن مشارکت کارمندان بیشتر می شود و سازمان به سود دهی بیشتری می رسد.
 
 
 

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *